عشقم آرمان عشقم آرمان، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

نفس ماما

آرمان 20 ماهه

سلام قشنگ ماما ببخش خیلی دیر به وبلاگت سر میزنم آخه خیلی شیطون شدی نمیزاری که  الانم ساعت ٦ صبحه دارم مینویسم گفتم تا لالا کردی بیام وبلاگتو یه سر بزنم قشنگ ماما پا تو ٢١ ماه گذاشتی برا خودت مردی شدی  کوچولووی من از شیطنتات بگم که پدر این فریزر مارو در اوردی هی میری سراغغ فریزر بازش میکنی میگی بستنی من یه دونه بهت میدم اما تو که قانع نیستی همش جیغ داد فریاد لج بازی میکنی که بستنی بخوری اخه قند عسلم بیشتر از یه دونه برات ضرر داره اگر نمیدم و اشکای نازت زودی سرازیر میشن منو ببخش به خاطر سلامتیت نمیتونم بیشتر از یه دونه بهت بستنی بدمممم دیگه مامانی رو اذیتت نکن خیلی شیطنتت زیاد شده همراه با گریه های بددد وای وای مخصوصا شب موقع خواب د...
27 مرداد 1392

ناراحتی ماما به خاطر دندون و دست آرمانی

گل قشنگم چند وقت پیش انگشت شصت دست چپت به خاطر شیطنتت کج شد و آسیب دید الان سه تا دکتر گفتن باد عمل کنی که من نمیتونم بفرستمت اتاق عمل خلاصه نوز این ماجرا تموم نشده بود که مشکل دندونات پیش اومد وقتی برات مسواک میزدم حس کردم دوتا دندون بالاییت شکسته بردمت دندون پزشک اطفال گفت سه تا دندون پوسیده داری به خاطر خوردن شیر مادر در طول شب اینجور شدی و باید اول از شیر بگیرمت و بعد بیهوشت کنن که دندونات درست کنی وای خدا بگی من چه قدر گریه کردم اخه هم نمیتونم بفرستمت دوبار بیهوش بشی هم اگر درست نکنم دندوناتو ممکنه کامل بشکنه و به درد برسه و گل من اذییت بشه الان اولین کار اینه که یهده روز میشه از شیر گرفتمت انگار یه چیزی گم کردم فک نمیکردم هم من هم تو...
6 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس ماما می باشد